. از بین رفتن یکی از چیزهایی که باید در حال نماز رعایت شود
اگر در بین نماز، یکی از چیزهایی که باید در حال نماز رعایت شود، از بین برود، مثلاً در حال نماز بفهمد که مکانش غصبی است یا پوشش واجب را ندارد، نماز باطل است.
۲. باطل شدن وضو
اگر یکی از چیزهایی که وضو یا غسل را باطل میکند در اثنای نماز پیش بیاید، مانند آن که در وسط نماز به خواب برود یا بول و امثال آن از او خارج شود، نماز باطل است.
۳. پشت به قبله نماز خواندن
اگر عمداً صورت و بدن خود را با هم یا به تنهایی از قبله بگرداند، به طوری که بتواند طرف راست و چپ خود را به آسانی ببیند، نمازش باطل است، و اگر سهواً هم این کار را بکند بنابر احتیاط واجب نمازش باطل است، ولی اگر اندکی صورت را به دو طرف بگرداند، نماز باطل نمیشود.
۴. حرف زدن
اگر در نماز عمداً حرف بزند، حتی اگر یک کلمه باشد، نماز باطل است.
توجه: بلند کردن صدا هنگام قرائت آیات یا ذکرهای نماز برای آگاه کردن دیگران، اگر موجب خروج از هیأت نماز نشود اشکال ندارد مشروط به این که قرائت و ذکر به نیت قرائت و ذکر باشد.
اگر شخصی به گروهی سلام کند و بگوید: اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ جَمِیعاً» و یکی از آنها مشغول نماز باشد، چنانچه کس دیگری جواب وی را بدهد نمازگزار نباید اقدام به جواب گفتن کند.
جواب دادن تحیتی که به صیغهی سلام نیست، در حال نماز جایز نیست، ولی اگر در حال نماز نباشد، اگر کلامی است که عرف آن را تحیت محسوب میکند احتیاط (واجب) جواب گفتن آن است.
چند نکته در ارتباط با سلام
جواب سلام کودکان ممیز، اعم از پسر و دختر، مانند جواب سلام ن و مردان واجب است.
اگر کسی سلام را بشنود ولی به دلیل غفلت یا هر سبب دیگر، جواب سلام را ندهد به طوری که زمان کمی فاصله شود، چنانچه تأخیر به مقداری باشد که جواب سلام و رد تحیت محسوب نشود، جواب دادن واجب نیست.
اگر هنگام سلام دادن به جای سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ» از لفظ سلام» استفاده شود چنانچه عرفاً بر آن تحیت و سلام صدق نماید، جواب دادن واجب است.
اگر شخصی در یک زمان چند بار سلام کند، یک جواب کافی است، و اگر چند نفر در یک زمان، سلام دهند یک جواب به صیغهیی که شامل همهی آنها گردد (مثل سلام علیکم) و به قصد جواب سلام آنها باشد کفایت میکند.
۵.تکتف
دست بسته نماز خواندن آن گونه که بعضی از فرق اسلامی انجام دهند جایز نیست مگر در موارد ضرورت.
۶. آمین گفتن بعد از حمد
گفتن آمین بعد از قرائت سورهی حمد جایز نیست (و نماز را باطل میکند) مگر در حال تقیه.
۷. خندیدن
خنده با صدا و عمدی (یعنی قهقهه) نماز را باطل میکند.
۸. گریه کردن
گریه با صدا و عمدی برای امور دنیوی نماز را باطل میکند ولی اگر از ترس خداوند یا برای امور اخروی گریه کند، اشکال ندارد بلکه از بهترین اعمال است.
۹. به هم خوردن صورت نماز، مانند کف زدن و به هوا پریدن
کاری که صورت نماز را به هم بزند نماز را باطل میکند، مثل کف زدن و به هوا پریدن.
توجه:
هرگاه در اثنای نماز برای فهماندن چیزی به کسی و یا در جواب سؤال او، مختصری دست یا چشم و ابرو را حرکت دهد به گونهیی که با استقرار و آرامش و یا هیأت نماز منافات نداشته باشد، نماز باطل نمیشود. چند نکته در ارتباط با مبطلات نماز
بستن چشمها در نماز مانع شرعی ندارد (و نماز را باطل نمیکند)، گر چه مکروه است.
مالیدن دستها به صورت بعد از قنوت در حال نماز کراهت دارد، ولی نماز را باطل نمیکند.
برای مکلف، اظهار حسد و کینه و دشمنی با دیگران جایز نیست، ولی این امور باعث بطلان نماز نمیشود.
۱۱. شکهایی که نماز را باطل میکند، مانند شک در رکعتهای نماز دو رکعتی یا سه رکعتی.
شکیات نماز
شکیات نماز ۲۳ قسم است:
الف) ۸ قسم شکهای باطل.
ب) ۶ قسم شکهایی که نباید به آن اعتنا کرد.
ج) ۹ قسم شکهای صحیح.
الف) شکهایی که نماز را باطل میکند:
۱. شک در رکعتهای نماز دو رکعتی، مانند نماز صبح و نماز مسافر.
۲. شک در رکعتهای نماز ۳ رکعتی (مغرب).
۳. شک در نماز چهار رکعتی هرگاه یک طرف شک، یک باشد، مثل این که شک کند یک رکعت خوانده یا سه رکعت.
۴. شک در نماز چهار رکعتی پیش از تمام شدن سجدهی دوم در حالی که یک طرف شک دو باشد، مانند شک دو و سه، قبل از اتمام دو سجده.
۵. شک بین دو و پنج یا بیشتر از پنج.
۶. شک بین سه و شش یا بیشتر از شش.
۷. شک بین چهار و شش یا بیشتر از شش.
۸. شک در عدد رکعتهای نماز که اصلاً نداند چند رکعت خوانده است.
ب) شکهایی که اعتبار ندارد:
شکهایی که نباید به آنها اعتنا کرد
۱. شک بعدازمحل، مثل این که بعد از داخل شدن در رکوع، شک در حمد و سوره کند.
۲. شک بعد از سلام.
۳. شک بعد از گذشتن وقت نماز.
۴. شک کثیر الشک یعنی کسی که زیاد شک میکند.
۵. شک امام و مأموم.
۶. شک در نمازهای مستحبی.
توجه: اگر شخصی بعد از چند سال شک کند که نمازهایش صحیح بوده یا نه، به شک خود اعتنا نکند؛ (زیرا به شک بعد از عمل اعتنا نمیشود).
کثیرالشک باید بنابر انجام کاری بگذارد که در آن شک کرده است، مگر آن که موجب بطلان نماز شود که در این صورت بنابر عدم انجام آن میگذارد، بدون این که در این مورد فرقی بین رکعتها و افعال و اقوال نماز باشد (مثلاً اگر شک کند سجده یا رکوع به جا آورده یا نه، بنا بگذارد که به جا آورده است، هر چند از محل آن نگذشته است، اما اگر شک کند نماز صبح را دو رکعت خوانده یا سه رکعت بنا بگذارد که دو رکعت خوانده است).
شک در اقوال و افعال نافله همان حکم شک در اقوال و افعال نماز فریضه را دارد یعنی اگر از محل آن نکرده است به آن اعتنا میشود و اگر از محل انجام آن کرده است به آن اعتنا نمیشود (مثلاً اگر شک در حمد یا رکوع کند، چنانچه از محل آن نگذشته است باید به جا آورد و اگر از محل آن گذشته است اعتنا نکند).
ج) شکهایی صحیح
شک در عدد رکعتهای نمازهای چهار رکعتی در ۹ صورت صحیح است:
۱. شک میان دو و سه بعد از سر برداشتن از سجدهی دوم.
۲. شک میان دو و چهار بعد از سر برداشتن از سجدهی دوم.
۳. شک میان دو و سه و چهار بعد از سر برداشتن از سجدهی دوم.
۴. شک میان چهار و پنج بعد از سر برداشتن از سجدهی دوم.
۵. شک میان سه و چهار در هر جای نماز.
۶. شک میان چهار و پنج در حال ایستاده.
۷. شک میان سه و پنج در حال ایستاده.
۸. شک میان سه و چهار و پنج در حال ایستاده.
۹. شک میان پنج و شش در حال ایستاده. دو نکته در ارتباط با شکیات نماز
تعداد رکعتهای نماز احتیاط (که برای شک در رکعتهای نماز به جا آورده میشود) به تعداد کمبود احتمالی در نماز است، بنابراین در شک بین دو و چهار، دو رکعت نماز احتیاط، واجب است، و در شک بین سه و چهار، یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته واجب است.
اگر کلمهیی از ذکرهای نماز یا آیات قرآنی یا دعاهای قنوت، سهواً غلط خوانده شود سجدهی سهو واجب نیست.
مسأله ۱۱۱۲ ـ دوازده چیز نماز را باطل میکند، و آنها را مبطلات» میگویند:
اوّل: آنکه در بین نماز یکی از شرطهای آن از بین برود، مثلاً در بین نماز بفهمد لباسش نجس است.
دوّم: آنکه در بین نماز عمداً یا سهواً، یا از روی ناچاری، چیزی که وضو یا غسل را باطل میکند پیش آید، مثلاً بول از او بیرون آید، هرچند ـ بنا بر احتیاط واجب ـ پیش آمدن آن پس از تمام شدن سجده آخر نماز، از روی سهو یا ناچاری باشد. ولی کسی که نمیتواند از بیرون آمدن بول و غائط خودداری کند، اگر در بین نماز بول یا غائط از او خارج شود، چنانچه به دستوری که در احکام وضو گفته شد رفتار نماید، نمازش باطل نمیشود. و نیز اگر در بین نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتی که به دستور استحاضه رفتار کرده باشد، نمازش صحیح است.
مسأله ۱۱۱۳ ـ کسی که بیاختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، لازم نیست نمازش را دوباره بخواند، بهشرط آنکه بداند آنچه از نماز بجا آورده بهاندازهای که عرفاً آن را نماز بگویند بوده است.
مسأله ۱۱۱۴ ـ اگر بداند به اختیار خودش خوابیده، و شک کند که بعد از نماز بوده یا در بین نماز یادش رفته که مشغول نماز است و خوابیده، نمازش با شرطی که در مسأله پیش گفته شد، صحیح است.
مسأله ۱۱۱۵ ـ اگر در حال سجده از خواب بیدار شود، و شک کند که در سجده آخر نماز است یا در سجده شکر، چه بداند به اختیار خوابیده یا بیاختیار خوابش برده است، حکم به صحت آن میشود و اعاده لازم نیست.
سوّم: از مبطلات نماز آن است که دستها را به قصد خضوع و ادب روی هم بگذارد، ولی باطل شدن نماز به این کار بنا بر احتیاط است هرچند در حرام بودنش اگر به قصد مشروعیت آورده شود، شکی نیست.
مسأله ۱۱۱۶ ـ هرگاه از روی فراموشی یا ناچاری یا تقیه، یا برای کار دیگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روی هم بگذارد، اشکال ندارد.
چهارم: از مبطلات نماز آن است که بعد از خواندن حمد، آمین» بگوید، و باطل شدن نماز به گفتن آمین» در غیر مأموم بنا بر احتیاط است هرچند در حرام بودنش چنانچه به قصد مشروعیت آورده شود، شکی نیست، و در هر حال اگر آمین» را اشتباهاً، یا از روی تقیه بگوید، نمازش اشکال ندارد.
پنجم: از مبطلات نماز برگشتن از قبله بدون عذر است، و اما اگر با عذر باشد مثل فراموشی، یا به سبب امر قهری ـ مانند باد شدیدی که او را از قبله برگرداند ـ چنانچه به طرف راست یا چپ نرسد، نماز او صحیح است، ولی لازم است که بعد از برطرف شدن عذر فوراً به طرف قبله برگردد. و اما اگر به طرف راست و یا چپ برسد یا پشت به قبله شود، اگر فراموش کرده باشد، یا غافل باشد، یا در تشخیص قبله اشتباه کرده باشد، و وقتی متذکر یا متوجه شود که اگر نماز را قطع کند میتواند دوباره آن را رو به قبله بخواند ـ هرچند یک رکعت از آن در وقت واقع شود ـ باید نماز را از سر بگیرد وگرنه به همان نماز اکتفا میکند، و قضا بر او لازم نیست. و همچنین است اگر برگشت او از قبله به واسطه امر قهری باشد، پس چنانچه بتواند که بدون برگشتن از قبله نماز را دوباره در وقت بخواند ـ هرچند یک رکعت از آن در وقت واقع شود ـ باید نماز را از سر بگیرد، وگرنه باید همان نماز را تمام کند و اعاده و قضا بر او لازم نیست.
مسأله ۱۱۱۷ ـ اگر صورت خود را فقط از قبله برگرداند، ولی بدنش به طرف قبله باشد، چنانچه به حدی گردن را کج کند که بتواند مقداری از پشت سرش را ببیند، حکم او همان حکم برگشتن از قبله است که قبلاً ذکر شده، و اگر انحراف او به این حد نباشد ولی عرفاً زیاد باشد ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید اعاده کند. و اما اگر مقدار کمی گردنش را کج کند، نمازش باطل نمیشود، هرچند این کار مکروه است.
ششم: از مبطلات نماز آن است که عمداً تکلّم کند، هرچند به کلمهای که بیش از یک حرف نداشته باشد اگر آن حرف در معنای خودش باشد مثل ق» که در زبان عربی به معنای این است که نگهداری کن»، یا به معنای دیگری باشد مثل ب» در جواب کسی که از حرف دوّم الفبا سؤال کند، و چنانچه هیچ معنائی نباشد اگر مرکب از دو حرف یا بیشتر باشد، باز هم ـ بنا بر احتیاط ـ مبطل نماز است.
مسأله ۱۱۱۸ ـ اگر سهواً کلمهای بگوید که یک حرف یا بیشتر دارد، اگرچه آن کلمه معنی داشته باشد، نمازش باطل نمیشود. ولی ـ بنا بر احتیاط، ـ لازم است بعد از نماز سجده سهو بجا آورد چنانکه خواهد آمد.
مسأله ۱۱۱۹ ـ سرفه کردن و آروغ زدن در نماز اشکال ندارد، و احتیاط لازم آن است که در نماز اختیاراً آه» نکشد و ناله نکند. و اما گفتن آخ» و آه» و مانند اینها، اگر عمدی باشد، نماز را باطل میکند.
مسأله ۱۱۲۰ ـ اگر کلمهای را به قصد ذکر بگوید، مثلاً به قصد ذکر بگوید الله اکبر» و در موقع گفتن آن، صدا را بلند کند که چیزی را به دیگری بفهماند، اشکال ندارد. و همچنین اگر کلمهای را به قصد ذکر بگوید هرچند بداند که این کار سبب میشود که کسی متوجه مطلبی شود، اشکال ندارد. ولی اگر اصلاً قصد ذکر نکند، یا قصد هر دو امر را بکند به نحوی که لفظ را هر دو معنی به کار برده باشد، نمازش باطل میشود. و اما اگر قصد ذکر کند و انگیزهاش در گفتن ذکر متوجه کردن غیر باشد، نمازش صحیح است.
مسأله ۱۱۲۱ ـ خواندن قرآن در نماز غیر از چهار آیهای که سجده واجب دارد، و دعا کردن در نماز اشکال ندارد. ولی احتیاط مستحب آن است که به غیر عربی دعا نکند. (و حکم چهار آیهای که سجده واجب دارد در احکام قرائت مسأله ۹۶۹ گفته شد).
مسأله ۱۱۲۲ ـ اگر چیزی از حمد و سوره و ذکرهای نماز را عمداً، یا احتیاطاً چند مرتبه بگوید، اشکال ندارد.
مسأله ۱۱۲۳ ـ در حال نماز، انسان نباید به دیگری سلام کند، و اگر دیگری به او سلام کند، باید جواب دهد، ولی جواب باید مثل سلام باشد، یعنی نباید بر اصل سلام اضافه داشته باشد، مثلاً نباید در جواب بگوید: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته»، بلکه ـ بنا بر احتیاط لازم ـ نباید لفظ علیکم» یا علیک» بر لفظ سلام در جواب مقدم بدارد، اگر آن کسی که سلام کرده اینچنین نکرده باشد، بلکه احتیاط مستحب آن است که جواب کاملاً همانطور که او سلام کرده باشد، مثلاً اگر گفته سلام علیکم» در جواب بگوید: سلام علیکم»، و اگر گفته السلام علیکم» بگوید: السلام علیکم»؛ و اگر گفته سلام علیک» بگوید: سلام علیک». ولی در جواب علیکم السلام» میتواند علیکم السلام» یا السلام علیکم» یا سلام علیکم» بگوید.
مسأله ۱۱۲۴ ـ انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید، و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را بهقدری طول دهد که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب بدهد، و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
مسأله ۱۱۲۵ ـ باید جواب سلام را طوری بگوید که سلام کننده بشنود، ولی اگر سلام کننده کر باشد، یا سلام داده و تند رد شود، چنانچه ممکن باشد که جواب سلام را با اشاره یا مانند آن به او بفهماند جواب دادن لازم است، و در غیر این صورت جواب دادن در غیر نماز لازم نیست، و در نماز نیز جایز نیست.
مسأله ۱۱۲۶ ـ واجب است نمازگزار جواب سلام را به قصد تحیت بگوید، و مانعی ندارد که قصد دعا هم بکند، یعنی از خداوند عالم برای کسی که سلام کرده سلامتی بخواهد.
مسأله ۱۱۲۷ ـ اگر زن یا مرد نامحرم، یا بچه ممیز ـ یعنی: بچهای که خوب و بد را میفهمد ـ به نمازگزار سلام کند، نمازگزار باید جواب او را بدهد، و اگر زن به لفظ سلام علیک» سلام کند میتواند در جواب بگوید سلام علیک» یعنی کاف را زیر دهد.
مسأله ۱۱۲۸ ـ اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد، اگرچه معصیت کرده ولی نمازش صحیح است.
مسأله ۱۱۲۹ ـ اگر کسی به نمازگزار غلط سلام کند، ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید صحیح جواب بگوید.
مسأله ۱۱۳۰ ـ جواب سلام کسی که از روی مسخره یا شوخی سلام میکند، و جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان در صورتی که ذمّی نباشند، واجب نیست، و اگر ذمّی باشند ـ بنا بر احتیاط واجب ـ به کلمه علیک» اکتفا شود.
مسأله ۱۱۳۱ ـ اگر کسی به عدّهای سلام کند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولی اگر یکی از آنان جواب دهد کافی است.
مسأله ۱۱۳۲ ـ اگر کسی به عدّهای سلام کند، و کسی که سلام کننده قصد سلام دادن به او را نداشته باشد جواب دهد، باز هم جواب سلام او بر آن عدّه واجب است.
مسأله ۱۱۳۳ ـ اگر به عدّهای سلام کند و کسی که بین آنها مشغول نماز است شک کند که سلام کننده قصد سلام کردن به او را هم داشته یا نه، نباید جواب بدهد، و همچنین است ـ بنا بر احتیاط واجب ـ اگر بداند قصد او را هم داشته ولی دیگری جواب سلام را بدهد، اما اگر بداند قصد او را هم داشته و دیگری جواب ندهد، یا شک کند که جوابش را دادهاند یا نه، باید جواب او را بگوید.
مسأله ۱۱۳۴ ـ سلام کردن مستحب است. و در روایت است که سواره به پیاده، و ایستاده به نشسته، و کوچکتر به بزرگتر، سلام کند.
مسأله ۱۱۳۵ ـ اگر دو نفر با هم به یکدیگر سلام کنند، ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید هر یک جواب سلام دیگری را بدهد.
مسأله ۱۱۳۶ ـ در غیر نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید، مثلاً اگر کسی گفت سلام علیکم» در جواب بگوید سلام علیکم و رحمة الله».
هفتم: از مبطلات نماز، خنده با صدا و عمدی است، هرچند بدون اختیار باشد اگر مقدماتش اختیاری باشد، بلکه ـ بنا بر احتیاط واجب ـ هرچند هم مقدماتش اختیاری نباشد در صورتی که وقت برای اعاده باشد باید آن را اعاده کند، ولی اگر عمداً بیصدا، یا سهواً با صدا بخندد، نمازش اشکال ندارد.
مسأله ۱۱۳۷ ـ اگر برای جلوگیری از صدای خنده حالش تغییر کند، مثلاً رنگش سرخ شود، ـ احتیاط واجب ـ آن است که نمازش را دوباره بخواند.
هشتم: از مبطلات نماز ـ بنا بر احتیاط واجب ـ آن است که برای کار دنیا عمداً با صدا یا بیصدا گریه کند، ولی اگر از ترس خدا یا از روی شوق بهسوی او یا برای آخرت گریه کند، آهسته باشد یا بلند، اشکال ندارد بلکه از بهترین اعمال است. بلکه اگر برای خواستن حاجت دنیوی از خدا از روی تذلل در پیشگاه او گریه کند، اشکال ندارد.
نهم: از مبطلات نماز، کاری است که صورت نماز را به هم بزند، مثل به هوا پریدن و مانند آن، عمداً باشد یا از روی فراموشی؛ ولی کاری که صورت نماز را به هم نزند، مثل اشاره کردن با دست اشکال ندارد.
مسأله ۱۱۳۸ ـ اگر در بین نماز بهقدری ساکت بماند که نگویند نماز میخواند، نمازش باطل میشود.
مسأله ۱۱۳۹ ـ اگر در بین نماز کاری انجام دهد، یا مدّتی ساکت شود و شک کند که نماز به هم خورده یا نه، باید نماز را اعاده نماید، ولی بهتر این است که آن را تمام کرده و سپس اعاده نماید.
دهم: از مبطلات نماز، خوردن و آشامیدن است، که اگر در نماز طوری بخورد یا بیاشامد که نگویند نماز میخواند ـ عمداً باشد یا از روی فراموشی ـ نمازش باطل میشود. ولی کسی که میخواهد روزه بگیرد، اگر پیش از اذان صبح، نماز مستحبّی بخواند و تشنه باشد، چنانچه بترسد که اگر نماز را تمام کند صبح شود، در صورتی که آب روبروی او در دو سه قدمی باشد میتواند در بین نماز آب بیاشامد، اما باید کاری که نماز را باطل میکند، مثل رو گرداندن از قبله انجام ندهد.
مسأله ۱۱۴۰ ـ اگر خوردن یا آشامیدن عمدی صورت نماز را گر چه به هم نزند ـ بنا بر احتیاط واجب ـ نماز را دوباره بخواند، خواه موالات نماز به هم بخورد ـ یعنی: طوری شود که نگویند نماز را پشت سر هم میخواند ـ یا نه.
مسأله ۱۱۴۱ ـ اگر در بین نماز، غذائی را که در دهان یا لای دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمیشود، و نیز اگر کمی قند یا شکر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز کمکم آب شود و فرو رود، اشکال ندارد.
یازدهم: از مبطلات نماز شک در رکعتهای نماز دو رکعتی، یا سه رکعتی، یا در دو رکعت اوّل نمازهای چهار رکعتی است، در صورتی که نمازگزار در حال شک باقی باشد.
دوازدهم: از مبطلات نماز آن است که رکن نماز را عمداً یا سهواً کم کند، یا چیزی را که رکن نیست عمداً کم کند، یا چیزی از اجزاء نماز را عمداً زیاد کند، و همچنین اگر رکنی را مثل رکوع، یا دو سجده از یک رکعت سهواً زیاد کند، نمازش ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باطل میشود. و اما زیاد کردن تکبیرة الاحرام سهواً، مبطل نماز نیست.
مسأله ۱۱۴۲ ـ اگر بعد از نماز شک کند که در بین نماز کاری که نماز را باطل میکند انجام داده یا نه، نمازش صحیح است.
چیزهایی که در نماز مکروه است
مسأله ۱۱۴۳ ـ مکروه است در نماز صورت را کمی به طرف راست یا چپ بگرداند بهطوری که نتواند مقداری از پشت سرش را ببیند، و اگر بتواند ببیند، نمازش باطل است چنانکه گذشت. و نیز مکروه است در نماز چشمها را بر هم بگذارد، یا به طرف راست و چپ بگرداند، و با ریش و دست خود بازی کند، و انگشتها را داخل هم نماید، و آب دهان بیندازد، و به خط قرآن یا کتاب یا خط انگشتری نگاه کند. و نیز مکروه است موقع خواندن حمد و سوره و گفتن ذکر، برای شنیدن حرف کسی ساکت شود، بلکه هر کاری که خضوع و خشوع را از بین ببرد، مکروه میباشد.
مسأله ۱۱۴۴ ـ موقعی که انسان خوابش میآید، و نیز موقع خودداری کردن از بول و غائط، مکروه است نماز بخواند، و همچنین پوشیدن جوراب تنگ که پا را فشار دهد در نماز مکروه میباشد. و غیر از اینها مکروهات دیگری هم در کتابهای مفصّل گفته شده است.
مواردی که میشود نماز واجب را شکست
مسأله ۱۱۴۵ ـ شکستن نماز واجب از روی اختیار ـ بنا بر احتیاط واجب ـ جایز نیست. ولی برای حفظ مال، و جلوگیری از ضرر مالی یا بدنی مانعی ندارد، بلکه برای هر غرضی دینی یا دنیوی که مورد اهتمام نمازگزار است، مانعی ندارد.
مسأله ۱۱۴۶ ـ اگر حفظ جان خود انسان یا کسی که حفظ جان او واجب است، یا حفظ مالی که نگهداری آن واجب میباشد، بدون شکستن نماز ممکن نباشد، باید نماز را بشکند.
مسأله ۱۱۴۷ ـ اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبکار طلب خود را از او مطالبه کند، چنانچه بتواند در بین نماز طلب او را بدهد، باید در همان حال بپردازد، و اگر بدون شکستن نماز، دادن طلب او ممکن نیست، باید نماز را بشکند و طلب او را بدهد، و بعد نماز را بخواند.
مسأله ۱۱۴۸ ـ اگر در بین نماز بفهمد که مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد باید نماز را تمام کند، و اگر وقت وسعت دارد و تطهیر مسجد نماز را به هم نمیزند، باید در بین نماز تطهیر کند، بعد بقیه نماز را بخواند. و اگر نماز را به هم میزند، در صورتی که بعد از نماز تطهیر مسجد ممکن باشد، شکستن نماز برای تطهیر جایز است، و اگر بعد از نماز تطهیر مسجد ممکن نباشد، باید نماز را بشکند و مسجد را تطهیر نماید، و بعد نماز را بخواند.
مسأله ۱۱۴۹ ـ کسی که باید نماز را بشکند، اگر نماز را تمام کند، اگرچه معصیت کرده ولی نمازش صحیح است، اگرچه احتیاط مستحب آن است که دوباره بخواند.
مسأله ۱۱۵۰ ـ اگر پیش از قرائت یا پیش از آنکه بهاندازه رکوع خم شود، یادش بیاید که اذان و اقامه، یا تنها اقامه را فراموش کرده، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحب است برای گفتن آنها نماز را بشکند، بلکه اگر پیش از تمام شدن نماز یادش بیاید که آنها را فراموش کرده، مستحب است برای گفتن آنها نماز را بشکند.
مسأله ۱۳۴۲. دوازده چیز نماز را باطل میكند و آنها را مبطلات» میگویند:
مسأله ۱۳۴۳. اگر در بین نماز یكی شرطهای آن از بین برود[۱]، نماز باطل میشود و مسائل آن به طور مفصّل در قسمت مقدّمات نماز ذکر شد و در اینجا برای نمونه به ذکر چند مثال اکتفاء میشود:
مثال 1. اگر در بین نماز (در وسعت وقت) لباس نمازگزار نجس شود و امکان تطهیر یا بیرون آوردن لباس - بدون به هم خوردن موالات یا به هم خوردن صورت نماز- وجود نداشته باشد، نماز باطل میشود.
مثال2. اگر در بین نماز (در وسعت وقت) بفهمد مکانش غصبی است و امکان خارج شدن از آنجا در بین نماز - بدون به هم خوردن موالات با به هم خوردن صورت نماز- وجود نداشته باشد،نماز بنابر احتیاط لازم، باطل میشود.
در این موارد از آنجا که نمیتواند بقیّه واجبات و اجزاء نماز را با شرایط لازم نماز، که در قسمت مقدّمات نماز ذکر شد، به جا آورد،نماز باطل است.
مسأله ۱۳۴۴. اگر در بین نماز عمداً یا سهواً، یا از روی ناچاری، عملی كه وضو یا غسل را باطل میكند پیش آید، مثلاً ادرار از او بیرون آید یا باد از او خارج شود یا بخوابد، نمازش باطل میشود؛ هرچند بتواند در بین نماز بدون از بین رفتن موالات یا به هم خوردن صورت نماز، مثلاً وضو بگیرد و همه واجبات نماز را با طهارت به جا آورد.
البتّه این حکم در یک صورت بنابر احتیاط واجب است و آن صورتی است که باطل شدن وضو یا غسل، پس از تمام شدن سجده آخر نماز از روی سهو یا ناچاری باشد. و كسی كه نمیتواند از بیرون آمدن ادرار و مدفوع خودداری كند، اگر در بین نماز ادرار یا مدفوع از او خارج شود، چنانچه به دستوری كه در احكام وضو گفته شد رفتار نماید، نمازش باطل نمیشود و نیز اگر در بین نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتی كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد، نمازش صحیح است.
مسأله ۱۳۴۵. كسی كه بیاختیار خوابش برده، اگر نداند كه در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، لازم نیست نمازش را دوباره بخواند، به شرط آنكه بداند آنچه از نماز به جا آورده به اندازهای كه عرفاً آن را نماز بگویند بوده است؛ مثل اینكه شخص به یاد میآورد كه نیت، تكبیرة الاحرام، قیام، ركوع و یک سجده را در نماز در حال بیداری انجام داده است.
مسأله ۱۳۴۶. اگر بداند به اختیار خودش خوابیده و شک كند كه بعد از نماز بوده یا در بین نماز یادش رفته كه مشغول نماز است و خوابیده، نمازش با شرطی كه در مسأله پیش ذکر شد، صحیح است.
مسأله ۱۳۴۷. اگر در حال سجده از خواب بیدار شود و شک كند كه در سجده آخر نماز است یا در سجده شكر، چه بداند با اختیار خوابیده یا بی اختیار خوابش برده است، نمازش صحیح به حساب میآید و لازم نیست آن را دوباره بخواند.
مسأله ۱۳۴۸. اگر نمازگزار دستها را به قصد خضوع و ادب در بین نماز روی هم بگذارد، چه این کار را به قصد آن که جزء نماز باشد انجام دهد و چه بدون این قصد، بنابر احتیاط واجب نمازش باطل میشود و اگر کسی این کار را به قصد آنکه چنین عملی را جزء دین است(تشریع)، انجام دهد، مرتکب حرام شده است، بلکه انجام این عمل بدون چنین قصدی هم بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
مسأله ۱۳۴۹. هرگاه از روی فراموشی یا ناچاری یا تقیه یا برای كار دیگری غیر از رعایت خضوع و ادب، مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روی هم بگذارد، اشكال ندارد.
مسأله ۱۳۵۰. اگر مأموم در نماز جماعت عمداً در غیر حال تقیه، بعد از خواندن حمد، آمین» بگوید نمازش باطل میشود و باطل شدن نماز، با گفتن آمین» در مورد غیر مأموم، بنابر احتیاط واجب است؛ هرچند در حرام بودنش چنانچه به قصد وارد کردن این عمل در دین انجام شود، شكی نیست و اگر آمین را سهواً یا از روی تقیّه بگوید، نمازش اشكال ندارد.
مسأله ۱۳۵۱. اگر نمازگزار بدون عذر بدنش را از قبله برگرداند، طوری که وظیفهاش را در رو به قبله ایستادن رعایت نکند - مثل اینکه طوری بایستد که عرفاً نگویند رو به قبله است- نمازش باطل میشود و فرق ندارد این انحراف عمدی از قبله در حال خواندن قرائت یا ذکر باشد یا نباشد همچنین فرق ندارد مقدار انحراف به حد (90) درجه برسد یا نرسد؛ بنابر این اگر مثلاً پس از خواندن حمد و قبل از خواندن سوره، به صورتی که ذکر شد، از قبله منحرف شود، امّا فوراً برگردد و رو به قبله ایستاده و بخواهد سوره و بقیّه نماز را رو به قبله ادامه دهد، بازهم نماز باطل است.
مسأله ۱۳۵۲. اگر بدن نمازگزار از قبله برگردد، ولی این انحراف از قبله با عذر باشد، مثل آنکه، به علّت فراموشی، یا به سبب چیزی که او را بی اختیار از قبله منحرف کند، مانند باد شدید، از قبله برگردد،دو صورت دارد:
الف. چنانچه انحراف نمازگزار از قبله به طرف راست یا چپ نرسد، نماز او صحیح میباشد؛ ولی لازم است در صورتی كه عذرش در بین نماز برطرف شده، فوراً به طرف قبله برگردد.
ب. اگر انحراف نمازگزار از قبله به طرف راست یا چپ برسد یا نمازگزار پشت به قبله شود، چنانچه عذر وی در وقت نماز برطرف شود به گونهای که بتواند نمازش - هرچند یک رکعت از آن - را در وقت دوباره بخواند، باید این کار را انجام دهد؛ مثل وقتی که در تشخیص قبله اشتباه کرده و با انحراف (90)، یا بیش از (90) درجه نماز خوانده و دقایقی قبل از پایان وقت که میتواند حداقل یک رکعت را در وقت بخواند متوجّه اشتباه خودش شده است.
و اگر به این مقدار وقت ندارد یا بعد از وقت عذرش برطرف گردد، نمازی که با آن حال خوانده صحیح است.
مسأله ۱۳۵۳. اگر نمازگزار فقط صورت خود را از قبله برگرداند ولی بدنش به طرف قبله باشد، چنانچه به حدّی گردن را به سمت چپ یا راست كج كند كه بتواند مقداری از پشت سرش را ببیند، حكم او همان حكم برگشتن بدن از قبله است كه قبلاً ذكر شد و اگر انحراف او به این حدّ نباشد ولی عرفاً زیاد باشد، بنابر احتیاط واجب، باید نمازش را دوباره بخواند و امّا اگر مقدار كمی گردنش را كج كند، نمازش باطل نمیشود، هرچند این كار مكروه است.
مسأله ۱۳۵۴. اگر نمازگزار عمداً در نماز سخنی گفته و حرفی بزند، آن حرف دو صورت دارد:
صورت اوّل: دو حرف یا بیشتر داشته باشد: در این صورت - هرچند بنابر احتیاط واجب حرفی که میزند معنا نداشته باشد - نمازباطل میشود.
صورت دوّم:یک حرفی باشد: در این صورت بازهم در دو مورد نماز باطل است:
الف. آن حرف در لغت یا امثال آن معنا داشته باشد؛ مثل قِ» که در زبان عربی به معنای نگهداری کن» است.
ب. آن حرف بی معنا باشد، امّا برای معنایی به کار رود مثلاً کسی در بین نماز خواندنِ نمازگزار از وی حرف دوم الفبا را سؤال کند و او در جواب تنها بگوید: ب».
ولی اگر یک حرفی گه گفته هیچ معنایی را نرساند، نماز باطل نمیشود.
مسأله ۱۳۵۵. اگر سهواً كلمهای بگوید كه یک حرف یا بیشتر دارد، هرچند آن كلمه معنا داشته باشد، نمازش باطل نمیشود ولی بنابر احتیاط، لازم است بعد از نماز سجده سهو به جا آورد كه توضیح آن خواهد آمد.
مسأله ۱۳۵۶. سرفه كردن و آروغ زدن در نماز اشكال ندارد و احتیاط لازم آن است كه در نماز به اختیار خود، آه» نكشد و ناله نكند و امّا گفتن کلمه آخ» و آه» و مانند اینها، اگر عمدی باشد، نماز را باطل میكند.
مسأله ۱۳۵۷. اگر كلمهای مثل اَللهُ اَكْبَر» یا سُبْحانَ الله» را به قصد ذكر و به نیّت قربت بگوید و در موقع گفتن آن، صدا را بلند كند، به قصد اینكه چیزی را به دیگری بفهماند، اشكال ندارد[۲] و همچنین اگر كلمهای را به قصد ذكر و به نیّت قربت به طور معمول بگوید هرچند بداند كه این كار سبب میشود كه كسی متوجّه مطلبی شود، مانعی ندارد.
مسأله ۱۳۵۸. اگر كلمهای مثل اللهُ اَكْبَر» یا سُبْحانَ الله» را بدین جهت كه چیزی به كسی بفهماند به قصد ذكر بگوید و انگیزهاش در گفتن اصلِ ذكر، متوجّه كردن دیگری باشد، باز هم نمازش صحیح است، شایان ذکر است این مطلب در مورد ذكر مطلق میباشد ولی در اذكار واجب یا مستحب نماز، اگر انگیزهاش اعلام به دیگران باشد لازم است در این اعلام، قصد قربت داشته باشد و بدون قصد قربت ذكر واجب یا مستحب محقّق نمیشود.
مسأله ۱۳۵۹. اگر نمازگزار در گفتن عبارت اللهُ اكبر»، یاالله» و مانند آن برای فهماندن مطلبی به دیگران، اصلاً قصد ذكر نكند به گونهای كه لفظ را در معنای دیگری غیر معنای اصلیش استعمال كند یا قصد هر دو امر را بكند طوری که کلمه را در هر دو معنا به كار برده باشد، نمازش باطل میشود؛ مگر اینكه جاهل قاصر و در غیر تكبیرةالاحرام باشد.[۳]
مسأله ۱۳۶۰. خواندن قرآن در نماز، غیر از چهار آیهای كه سجده واجب دارد، اشکال ندارد و حكم خواندن آن چهار آیه، در نماز، در مسائل (1296 و 1297) ذكر شد.
مسأله ۱۳۶۱. دعا كردن در نماز اشكال ندارد[۴] ولی احتیاط مستحب است كه به غیر عربی دعا نكند.
مسأله ۱۳۶۲. اگر قسمتی از حمد و سوره و ذكرهای نماز را عمداً یا احتیاطاً چند مرتبه بگوید، اشكال ندارد.
مسأله ۱۳۶۳. در حال نماز، انسان نباید به دیگری سلام كند و اگر دیگری به او سلام كند، باید جواب وی را بدهد؛ ولی جواب باید مثل سلام باشد، یعنی نباید کلمهای را بر اصل سلام اضافه نماید؛ مثلاً اگر فردی به نمازگزار بگوید:سَلامٌ عَلَیکُمْ» در مقابل، نمازگزار نباید عمداً در جواب بگوید: سَلامٌ عَلَیکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُه» و اگر فرد سلام کننده کلمه سلام» را قبل از عَلَیکُمْ» بگوید، بنابر احتیاط لازم، نباید نمازگزار در جواب، کلمه عَلَیکُمْ» یا عَلَیك» را قبل از کلمه سلام» بگوید، همچنین احتیاط مستحب آن است كه جواب كاملاً همان طوری باشد كه او سلام كرده است، مثلاً اگر فرد گفته سَلامٌ عَلَیکُمْ»، نمازگزار در جواب بگوید: سَلامٌ عَلَیکُمْ» و اگر فرد گفته السَّلامُ عَلَیك»، نمازگزار بگوید: السَّلامُ عَلَیك» ولی در جواب عَلَیكُمُ السَّلام» میتواند عَلَیكُمُ السَّلام» یا السَّلامُ عَلَیكُم» یا سَلامٌ عَلَیكُم» بگوید.
مسأله ۱۳۶۴. اگر فردی به قصد سلام کردن، کلمه سَلام» را به تنهایی و بدون ذکر عَلَیک» بگوید، جواب سلام او واجب است و نمازگزار در نماز به عنوان پاسخ سلام، میتواند کلمه سَلام» را به تنهایی بکار برده و عَلَیک» را در تقدیر در نظر گیرد یا اینکه سَلامٌ عَلَیک» بگوید و کلمه عَلَیک» را اظهار نماید.
مسأله ۱۳۶۵. انسان باید جواب سلام را چه در نماز و چه در غیر نماز، فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول بدهد كه اگر جواب بگوید، عرفاً جواب آن سلام به حساب نیاید، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
مسأله ۱۳۶۶. فرد باید جواب سلام را چه در نماز و چه در غیر نماز، طوری بگوید كه سلام كننده بشنود، ولی اگر سلام كننده ناشنوا باشد یا سلام كننده سلام داده و سریع رد شود، چنانچه ممكن باشد كه جواب سلام را با اشاره یا مانند آن به او بفهماند، جواب دادن لازم است و اگر فهماندن جوابِ سلام به سلام کننده ممکن نباشد، جواب دادن در نماز جایز نیست و در غیر نماز نیز لازم نمیباشد.
مسأله ۱۳۶۷. اگر مُجری رادیو یا تلویزیون به مخاطبین خود سلام کند و مخاطبین به طور غیر حضوری از طریق رادیو یا تلویزیون، سلام وی را بشنوند، جواب سلام بر آنان واجب نیست؛ بلکه در نماز جایز نمیباشد، امّا اگر فرد از طریق تماس تلفنی و مانند آن به دیگری سلام کند، به گونهای که دو طرف صدای یکدیگر را به هنگام گفتگو، به طور مستقیم دریافت میکنند، جواب سلام لازم است.
مسأله ۱۳۶۸. اگر زن یا مرد نامحرم یا بچّه ممیّز یعنی بچّهای كه خوب و بد را میفهمد، به نمازگزار سلام كند، نمازگزار باید جواب او را بدهد و اگر زن به لفظ سَلامٌ عَلَیكْ» یا سَلامٌ عَلَیكَ» به مرد نمازگزار سلام كند، نمازگزار مرد میتواند در جواب بگوید سَلامٌ عَلَیكْ» یا سَلامٌ عَلَیكِ» یعنی كاف را کسره ( ـِ ) بدهد.
مسأله ۱۳۶۹. اگر نمازگزار جواب سلام را عمداً ندهد، هرچند معصیت كرده ولی نمازش صحیح است.
مسأله ۱۳۷۰. اگر كسی به نمازگزار غلط سلام كند، واجب است جواب او را بدهد و بنابر احتیاط واجب، باید جواب سلام را به طور صحیح بگوید.
مسأله ۱۳۷۱. واجب است نمازگزار جواب سلام را به قصد تحیّت بگوید و مانعی ندارد كه قصد دعا هم بكند یعنی از خداوند متعال برای كسی كه سلام كرده، سلامتی بخواهد.
مسأله ۱۳۷۲. جواب سلام كسی كه از روی مسخره یا شوخی سلام میكند و جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان در صورتی كه کافر ذمّی نباشند، واجب نیست و اگر ذمّی باشند، بنابر احتیاط واجب، به كلمه عَلَیْك» اكتفاء شود.
مسأله ۱۳۷۳. اگر كسی به عدّهای سلام كند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است؛ ولی اگر یكی از آنان جواب دهد، كافی است هرچند جواب دهنده که مخاطب فرد سلام کننده بوده، بچّه نابالغ ممیّز باشد. به عنوان مثال، سخنرانی که از قبل از شروع سخنرانی، در اولین لحظه ملاقات، به جمع حاضر در آن مکان سلام میکند یا فردی که وارد مسجد یا مکانی دیگر میشود و به جمع حاضر در آن مکان سلام میکند یا مُجری رادیو و تلویزیون که در اوّلین لحظه ملاقات، به مخاطبین حاضر در همان مکان، سلام مینماید و موارد دیگرِ مانند آن، جواب سلام او بر همه مخاطبین حاضر که به آنها سلام شده است، واجب میباشد؛ ولی اگر یكی از آنان جواب دهد كافی است و در این حکم فرقی بین گفتن سَلامٌ عَلَیکُمْ یا سَلامٌ عَلَیکُمْ جَمیعاً نیست.
مسأله ۱۳۷۴. اگر كسی به عدّهای سلام كند و شخصی كه سلام كننده قصد سلام دادن به او را نداشته باشد جواب بدهد، باز هم جوابِ سلام او بر آن عدّه واجب است.
مسأله ۱۳۷۵. اگر فرد به عدّهای سلام كند و كسی كه بین آنها مشغول نماز است، بداند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را نداشته و به دیگران که مشغول نماز نیستند سلام کرده است، در این صورت فرد نمازگزار نباید جواب بدهد؛ هرچند افراد دیگر که به آنان سلام شده جواب سلام را عمداً یا سهواً نگویند.
مسأله ۱۳۷۶. اگر فرد به عدّهای سلام كند و كسی كه بین آنها مشغول نماز است شک كند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را هم داشته یا نه، نباید در بین نماز جواب بدهد و همچنین است، بنابر احتیاط واجب، اگر بداند قصد او را هم داشته ولی دیگری زودتر جواب سلام را بدهد، امّا اگر بداند قصد او را هم داشته و دیگری جواب ندهد، یا شک كند كه دیگران جوابش را دادهاند یا نه، باید جواب او را بگوید.
مسأله ۱۳۷۷. اگر دو نفر با هم به یكدیگر سلام كنند، بنابر احتیاط واجب، باید هر یک جواب سلام دیگری را بدهد.
مسأله ۱۳۷۸. سلام كردن مستحب است و در روایت است كه سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و كوچكتر به بزرگتر، سلام كند.
مسأله ۱۳۷۹. در غیر نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید مثلاً اگر كسی گفت: سَلامٌ عَلَیْكُمْ» در جواب بگوید: سَلامٌ عَلَیْكُمْ وَرَحْمَةُ اللّه».
مسأله ۱۳۸۰. قهقهه زدن عمدی، نماز را باطل میكند؛ هرچند بدون اختیار بوده ولی مقدّماتش اختیاری باشد؛ بلكه چنانچه مقدّماتش هم اختیاری نباشد، در صورتی كه وقت برای دوباره خواندن نماز باقی باشد، بنابر احتیاط لازم، باید آن را دوباره بخواند و چنانچه وقت برای آن نباشد، نماز صحیح است و منظور از قهقهه، خنده بلند و با صدا که شامل کشیدن صدا و دور دادن آن در گلو است میباشد، امّا خنده صدا داری که عرفاً قهقهه محسوب نشود، مبطل نماز نیست؛ هرچند احتیاط مستحب پرهیز از آن است. همچنین تبسّم و لبخند نماز را باطل نمیکند؛ هرچند عمدی باشد.
مسأله ۱۳۸۱. اگرنمازگزار عمداً بیصدا بخندد یا سهواً با صدا بخندد، به گونهای که صورت نماز به هم نخورد، نمازش اشكال ندارد.
مسأله ۱۳۸۲. اگر برای جلوگیری از صدای خنده، حالش تغییر كند، مثلاً رنگش سرخ شود، در باطل شدن نمازش اشکال است و احتیاط واجب آن است كه نماز را دوباره بخواند.
مسأله ۱۳۸۳. اگر نمازگزار به علّت ندانستن مسأله در نماز با صدای بلند بخندد (قهقهه بزند)، چنانچه جاهل قاصر باشد نه جاهل مقصّر (یعنی در ندانستن و جهل خود معذور باشد) و صورت نماز نیز به هم نخورده باشد نمازش صحیح است.
مسأله ۱۳۸۴. اگر نمازگزار عمداً و با اختیار با صدا یا بیصدا برای امور دنیا یا به سبب یاد آوردن میّتی گریه كند بنابراحتیاط واجب نمازش باطل میشود.
مسأله ۱۳۸۵. اگر نمازگزار بدون اختیار گریه کند به گونهای که گریه بر او غالب و چیره شود و نتواند گریه خویش را کنترل نماید، چنانچه مقدّماتش اختیاری باشد، حکم گریه کردن عمدی و با اختیار را دارد یعنی بنابر احتیاط واجب نمازش باطل میشود؛ بلكه چنانچه مقدّماتش هم اختیاری نباشد، در صورتی كه وقت برای دوباره خواندن نماز باقی باشد و فرد بتواند بدون گریه نماز را بخواند، بنابر احتیاط لازم، باید آن را دوباره بخواند و امّا چنانچه وقت نباشد نمازش صحیح است.
مسأله ۱۳۸۶. اگر گریه بر نمازگزار غالب و چیره شود به گونهای که گریه او قابل پیشگیری و کنترل نباشد و در تمام وقت نماز جز در حال گریه نتواند نماز بخواند، هرچند در نماز، تنها به انجام واجبات نماز اکتفاء نماید، در این صورت باید نمازش را با همان حال بخواند و صحیح است.
مسأله ۱۳۸۷. اگر نمازگزار از ترس خداوند متعال یا از روی شوق به او یا برای آخرت گریه كند، آهسته باشد یا بلند، اشكال ندارد؛ بلكه از بهترین اعمال عبادی محسوب میشود.
مسأله ۱۳۸۸. اگر نمازگزار در مقام دعا برای خواستن حاجت دنیوی، از روی تذلّل و فروتنی در پیشگاه خداوند متعال گریه كند و حاجتش را از او بخواهد، اشكال ندارد و نمازش صحیح است.[۵]
مسأله ۱۳۸۹. گریه در نماز برای مصایب وارده بر حضرت سیّد الشّهداء أبا عبد اللّه الحسین(علیهالسلام) یا سایر ائمّه هدیٰ(علیهمالسلام) با قصد قربت و نزدیک شدن به درگاه الهی، اشکال ندارد.
مسأله ۱۳۹۰. كاری كه صورت نماز را به هم بزند، مثل به هوا پریدن و مانند آن، نماز را باطل میكند و فرق ندارد عمدی باشد یا از روی فراموشی، یا اینكه بی اختیار پیش آید.
مسأله ۱۳۹۱. اشاره كردن با دست، زدنِ دست بر روی پا یا دست دیگر برای فهماندن چیزی به دیگری، برداشتن چیزی از روی زمین مثل قرآن یا کتاب دعا، بغل کردن نوزاد، کشتن ه موذی، راه رفتن به مقدار کم برای برداشتن مهر نماز از روی طاقچه و مانند آن با شرایط ذیل اشكال ندارد:
1. صورت نماز به هم نخورد. 2. نمازگزار از قبله منحرف نشود. 3. در حال حرکت قرائت و ذکرهای نماز را نگوید. 4. موالات در نماز و سایر شرایط صحیح بودن نماز را رعایت نماید.
مسأله ۱۳۹۲. اگر در بین نماز به قدری ساكت بماند كه عرفاً نگویند نماز میخواند، نمازش باطل میشود.
مسأله ۱۳۹۳. اگر در بین نماز كاری انجام دهد یا مدّتی ساكت شود و شک كند كه صورت نماز به هم خورده یا نه، باید نماز را دوباره بخواند، ولی بهتر این است كه آن را تمام كرده و سپس دوباره به جا آورد.
مسأله ۱۳۹۴. اگر فرد در نماز طوری بخورد یا بیاشامد كه صورت نماز از بین برود به طوری که نگویند نماز میخواند - عمداً باشد یا از روی فراموشی - نمازش باطل میشود؛ امّا اگر طوری باشد كه صورت نماز از بین نرود، چنانچه عمدی باشد، بنابر احتیاط واجب، نماز باطل میشود و آن را دوباره بخواند ولی اگر از روی فراموشی و سهو باشد، نمازش اشکال ندارد.
مسأله ۱۳۹۵. اگر در بین نماز، غذایی را كه در دهان یا بین دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمیشود و نیز اگر كمی قند یا شكر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود، اشكال ندارد.
مسأله ۱۳۹۶. اگر برای نمازگزار، یکی از شکهای باطل كننده پیش آید، مثل اینکه در ركعتهای نماز دو ركعتی واجب یا سه ركعتی، یا در دو ركعت اول نمازهای چهار ركعتی قبل از سر گذاشتن بر مهر در سجده دوم، شک نماید و شک وی باقی مانده و ثابت گردد، نمازش باطل میباشد.
مسأله ۱۳۹۷. اگر ركن نماز را عمداً یا سهواً كم كند یا چیزی را كه ركن نیست عمداً كم كند یا چیزی از اجزای نماز را عمداً اضافه كند، نماز باطل میشود و همچنین اگر ركنی را مثل ركوع یا دو سجده از یک ركعت، سهواً اضافه كند، نمازش، بنابر احتیاط واجب، باطل میشود و امّا اضافه كردن تكبیرة الاحرام به طور سهوی، مبطل نماز نیست.
مسأله ۱۳۹۸. اگر بعد از نماز شک كند كه در بین نماز كاری كه نماز را باطل میكند انجام داده یا نه، نمازش صحیح است.
مسأله ۱۳۴۲. دوازده چیز نماز را باطل میكند و آنها را مبطلات» میگویند:
مسأله ۱۳۴۳. اگر در بین نماز یكی شرطهای آن از بین برود[۱]، نماز باطل میشود و مسائل آن به طور مفصّل در قسمت مقدّمات نماز ذکر شد و در اینجا برای نمونه به ذکر چند مثال اکتفاء میشود:
مثال 1. اگر در بین نماز (در وسعت وقت) لباس نمازگزار نجس شود و امکان تطهیر یا بیرون آوردن لباس - بدون به هم خوردن موالات یا به هم خوردن صورت نماز- وجود نداشته باشد، نماز باطل میشود.
مثال2. اگر در بین نماز (در وسعت وقت) بفهمد مکانش غصبی است و امکان خارج شدن از آنجا در بین نماز - بدون به هم خوردن موالات با به هم خوردن صورت نماز- وجود نداشته باشد،نماز بنابر احتیاط لازم، باطل میشود.
در این موارد از آنجا که نمیتواند بقیّه واجبات و اجزاء نماز را با شرایط لازم نماز، که در قسمت مقدّمات نماز ذکر شد، به جا آورد،نماز باطل است.
مسأله ۱۳۴۴. اگر در بین نماز عمداً یا سهواً، یا از روی ناچاری، عملی كه وضو یا غسل را باطل میكند پیش آید، مثلاً ادرار از او بیرون آید یا باد از او خارج شود یا بخوابد، نمازش باطل میشود؛ هرچند بتواند در بین نماز بدون از بین رفتن موالات یا به هم خوردن صورت نماز، مثلاً وضو بگیرد و همه واجبات نماز را با طهارت به جا آورد.
البتّه این حکم در یک صورت بنابر احتیاط واجب است و آن صورتی است که باطل شدن وضو یا غسل، پس از تمام شدن سجده آخر نماز از روی سهو یا ناچاری باشد. و كسی كه نمیتواند از بیرون آمدن ادرار و مدفوع خودداری كند، اگر در بین نماز ادرار یا مدفوع از او خارج شود، چنانچه به دستوری كه در احكام وضو گفته شد رفتار نماید، نمازش باطل نمیشود و نیز اگر در بین نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتی كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد، نمازش صحیح است.
مسأله ۱۳۴۵. كسی كه بیاختیار خوابش برده، اگر نداند كه در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، لازم نیست نمازش را دوباره بخواند، به شرط آنكه بداند آنچه از نماز به جا آورده به اندازهای كه عرفاً آن را نماز بگویند بوده است؛ مثل اینكه شخص به یاد میآورد كه نیت، تكبیرة الاحرام، قیام، ركوع و یک سجده را در نماز در حال بیداری انجام داده است.
مسأله ۱۳۴۶. اگر بداند به اختیار خودش خوابیده و شک كند كه بعد از نماز بوده یا در بین نماز یادش رفته كه مشغول نماز است و خوابیده، نمازش با شرطی كه در مسأله پیش ذکر شد، صحیح است.
مسأله ۱۳۴۷. اگر در حال سجده از خواب بیدار شود و شک كند كه در سجده آخر نماز است یا در سجده شكر، چه بداند با اختیار خوابیده یا بی اختیار خوابش برده است، نمازش صحیح به حساب میآید و لازم نیست آن را دوباره بخواند.
مسأله ۱۳۴۸. اگر نمازگزار دستها را به قصد خضوع و ادب در بین نماز روی هم بگذارد، چه این کار را به قصد آن که جزء نماز باشد انجام دهد و چه بدون این قصد، بنابر احتیاط واجب نمازش باطل میشود و اگر کسی این کار را به قصد آنکه چنین عملی را جزء دین است(تشریع)، انجام دهد، مرتکب حرام شده است، بلکه انجام این عمل بدون چنین قصدی هم بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
مسأله ۱۳۴۹. هرگاه از روی فراموشی یا ناچاری یا تقیه یا برای كار دیگری غیر از رعایت خضوع و ادب، مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روی هم بگذارد، اشكال ندارد.
مسأله ۱۳۵۰. اگر مأموم در نماز جماعت عمداً در غیر حال تقیه، بعد از خواندن حمد، آمین» بگوید نمازش باطل میشود و باطل شدن نماز، با گفتن آمین» در مورد غیر مأموم، بنابر احتیاط واجب است؛ هرچند در حرام بودنش چنانچه به قصد وارد کردن این عمل در دین انجام شود، شكی نیست و اگر آمین را سهواً یا از روی تقیّه بگوید، نمازش اشكال ندارد.
مسأله ۱۳۵۱. اگر نمازگزار بدون عذر بدنش را از قبله برگرداند، طوری که وظیفهاش را در رو به قبله ایستادن رعایت نکند - مثل اینکه طوری بایستد که عرفاً نگویند رو به قبله است- نمازش باطل میشود و فرق ندارد این انحراف عمدی از قبله در حال خواندن قرائت یا ذکر باشد یا نباشد همچنین فرق ندارد مقدار انحراف به حد (90) درجه برسد یا نرسد؛ بنابر این اگر مثلاً پس از خواندن حمد و قبل از خواندن سوره، به صورتی که ذکر شد، از قبله منحرف شود، امّا فوراً برگردد و رو به قبله ایستاده و بخواهد سوره و بقیّه نماز را رو به قبله ادامه دهد، بازهم نماز باطل است.
مسأله ۱۳۵۲. اگر بدن نمازگزار از قبله برگردد، ولی این انحراف از قبله با عذر باشد، مثل آنکه، به علّت فراموشی، یا به سبب چیزی که او را بی اختیار از قبله منحرف کند، مانند باد شدید، از قبله برگردد،دو صورت دارد:
الف. چنانچه انحراف نمازگزار از قبله به طرف راست یا چپ نرسد، نماز او صحیح میباشد؛ ولی لازم است در صورتی كه عذرش در بین نماز برطرف شده، فوراً به طرف قبله برگردد.
ب. اگر انحراف نمازگزار از قبله به طرف راست یا چپ برسد یا نمازگزار پشت به قبله شود، چنانچه عذر وی در وقت نماز برطرف شود به گونهای که بتواند نمازش - هرچند یک رکعت از آن - را در وقت دوباره بخواند، باید این کار را انجام دهد؛ مثل وقتی که در تشخیص قبله اشتباه کرده و با انحراف (90)، یا بیش از (90) درجه نماز خوانده و دقایقی قبل از پایان وقت که میتواند حداقل یک رکعت را در وقت بخواند متوجّه اشتباه خودش شده است.
و اگر به این مقدار وقت ندارد یا بعد از وقت عذرش برطرف گردد، نمازی که با آن حال خوانده صحیح است.
مسأله ۱۳۵۳. اگر نمازگزار فقط صورت خود را از قبله برگرداند ولی بدنش به طرف قبله باشد، چنانچه به حدّی گردن را به سمت چپ یا راست كج كند كه بتواند مقداری از پشت سرش را ببیند، حكم او همان حكم برگشتن بدن از قبله است كه قبلاً ذكر شد و اگر انحراف او به این حدّ نباشد ولی عرفاً زیاد باشد، بنابر احتیاط واجب، باید نمازش را دوباره بخواند و امّا اگر مقدار كمی گردنش را كج كند، نمازش باطل نمیشود، هرچند این كار مكروه است.
مسأله ۱۳۵۴. اگر نمازگزار عمداً در نماز سخنی گفته و حرفی بزند، آن حرف دو صورت دارد:
صورت اوّل: دو حرف یا بیشتر داشته باشد: در این صورت - هرچند بنابر احتیاط واجب حرفی که میزند معنا نداشته باشد - نمازباطل میشود.
صورت دوّم:یک حرفی باشد: در این صورت بازهم در دو مورد نماز باطل است:
الف. آن حرف در لغت یا امثال آن معنا داشته باشد؛ مثل قِ» که در زبان عربی به معنای نگهداری کن» است.
ب. آن حرف بی معنا باشد، امّا برای معنایی به کار رود مثلاً کسی در بین نماز خواندنِ نمازگزار از وی حرف دوم الفبا را سؤال کند و او در جواب تنها بگوید: ب».
ولی اگر یک حرفی گه گفته هیچ معنایی را نرساند، نماز باطل نمیشود.
مسأله ۱۳۵۵. اگر سهواً كلمهای بگوید كه یک حرف یا بیشتر دارد، هرچند آن كلمه معنا داشته باشد، نمازش باطل نمیشود ولی بنابر احتیاط، لازم است بعد از نماز سجده سهو به جا آورد كه توضیح آن خواهد آمد.
مسأله ۱۳۵۶. سرفه كردن و آروغ زدن در نماز اشكال ندارد و احتیاط لازم آن است كه در نماز به اختیار خود، آه» نكشد و ناله نكند و امّا گفتن کلمه آخ» و آه» و مانند اینها، اگر عمدی باشد، نماز را باطل میكند.
مسأله ۱۳۵۷. اگر كلمهای مثل اَللهُ اَكْبَر» یا سُبْحانَ الله» را به قصد ذكر و به نیّت قربت بگوید و در موقع گفتن آن، صدا را بلند كند، به قصد اینكه چیزی را به دیگری بفهماند، اشكال ندارد[۲] و همچنین اگر كلمهای را به قصد ذكر و به نیّت قربت به طور معمول بگوید هرچند بداند كه این كار سبب میشود كه كسی متوجّه مطلبی شود، مانعی ندارد.
مسأله ۱۳۵۸. اگر كلمهای مثل اللهُ اَكْبَر» یا سُبْحانَ الله» را بدین جهت كه چیزی به كسی بفهماند به قصد ذكر بگوید و انگیزهاش در گفتن اصلِ ذكر، متوجّه كردن دیگری باشد، باز هم نمازش صحیح است، شایان ذکر است این مطلب در مورد ذكر مطلق میباشد ولی در اذكار واجب یا مستحب نماز، اگر انگیزهاش اعلام به دیگران باشد لازم است در این اعلام، قصد قربت داشته باشد و بدون قصد قربت ذكر واجب یا مستحب محقّق نمیشود.
مسأله ۱۳۵۹. اگر نمازگزار در گفتن عبارت اللهُ اكبر»، یاالله» و مانند آن برای فهماندن مطلبی به دیگران، اصلاً قصد ذكر نكند به گونهای كه لفظ را در معنای دیگری غیر معنای اصلیش استعمال كند یا قصد هر دو امر را بكند طوری که کلمه را در هر دو معنا به كار برده باشد، نمازش باطل میشود؛ مگر اینكه جاهل قاصر و در غیر تكبیرةالاحرام باشد.[۳]
مسأله ۱۳۶۰. خواندن قرآن در نماز، غیر از چهار آیهای كه سجده واجب دارد، اشکال ندارد و حكم خواندن آن چهار آیه، در نماز، در مسائل (1296 و 1297) ذكر شد.
مسأله ۱۳۶۱. دعا كردن در نماز اشكال ندارد[۴] ولی احتیاط مستحب است كه به غیر عربی دعا نكند.
مسأله ۱۳۶۲. اگر قسمتی از حمد و سوره و ذكرهای نماز را عمداً یا احتیاطاً چند مرتبه بگوید، اشكال ندارد.
مسأله ۱۳۶۳. در حال نماز، انسان نباید به دیگری سلام كند و اگر دیگری به او سلام كند، باید جواب وی را بدهد؛ ولی جواب باید مثل سلام باشد، یعنی نباید کلمهای را بر اصل سلام اضافه نماید؛ مثلاً اگر فردی به نمازگزار بگوید:سَلامٌ عَلَیکُمْ» در مقابل، نمازگزار نباید عمداً در جواب بگوید: سَلامٌ عَلَیکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُه» و اگر فرد سلام کننده کلمه سلام» را قبل از عَلَیکُمْ» بگوید، بنابر احتیاط لازم، نباید نمازگزار در جواب، کلمه عَلَیکُمْ» یا عَلَیك» را قبل از کلمه سلام» بگوید، همچنین احتیاط مستحب آن است كه جواب كاملاً همان طوری باشد كه او سلام كرده است، مثلاً اگر فرد گفته سَلامٌ عَلَیکُمْ»، نمازگزار در جواب بگوید: سَلامٌ عَلَیکُمْ» و اگر فرد گفته السَّلامُ عَلَیك»، نمازگزار بگوید: السَّلامُ عَلَیك» ولی در جواب عَلَیكُمُ السَّلام» میتواند عَلَیكُمُ السَّلام» یا السَّلامُ عَلَیكُم» یا سَلامٌ عَلَیكُم» بگوید.
مسأله ۱۳۶۴. اگر فردی به قصد سلام کردن، کلمه سَلام» را به تنهایی و بدون ذکر عَلَیک» بگوید، جواب سلام او واجب است و نمازگزار در نماز به عنوان پاسخ سلام، میتواند کلمه سَلام» را به تنهایی بکار برده و عَلَیک» را در تقدیر در نظر گیرد یا اینکه سَلامٌ عَلَیک» بگوید و کلمه عَلَیک» را اظهار نماید.
مسأله ۱۳۶۵. انسان باید جواب سلام را چه در نماز و چه در غیر نماز، فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول بدهد كه اگر جواب بگوید، عرفاً جواب آن سلام به حساب نیاید، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
مسأله ۱۳۶۶. فرد باید جواب سلام را چه در نماز و چه در غیر نماز، طوری بگوید كه سلام كننده بشنود، ولی اگر سلام كننده ناشنوا باشد یا سلام كننده سلام داده و سریع رد شود، چنانچه ممكن باشد كه جواب سلام را با اشاره یا مانند آن به او بفهماند، جواب دادن لازم است و اگر فهماندن جوابِ سلام به سلام کننده ممکن نباشد، جواب دادن در نماز جایز نیست و در غیر نماز نیز لازم نمیباشد.
مسأله ۱۳۶۷. اگر مُجری رادیو یا تلویزیون به مخاطبین خود سلام کند و مخاطبین به طور غیر حضوری از طریق رادیو یا تلویزیون، سلام وی را بشنوند، جواب سلام بر آنان واجب نیست؛ بلکه در نماز جایز نمیباشد، امّا اگر فرد از طریق تماس تلفنی و مانند آن به دیگری سلام کند، به گونهای که دو طرف صدای یکدیگر را به هنگام گفتگو، به طور مستقیم دریافت میکنند، جواب سلام لازم است.
مسأله ۱۳۶۸. اگر زن یا مرد نامحرم یا بچّه ممیّز یعنی بچّهای كه خوب و بد را میفهمد، به نمازگزار سلام كند، نمازگزار باید جواب او را بدهد و اگر زن به لفظ سَلامٌ عَلَیكْ» یا سَلامٌ عَلَیكَ» به مرد نمازگزار سلام كند، نمازگزار مرد میتواند در جواب بگوید سَلامٌ عَلَیكْ» یا سَلامٌ عَلَیكِ» یعنی كاف را کسره ( ـِ ) بدهد.
مسأله ۱۳۶۹. اگر نمازگزار جواب سلام را عمداً ندهد، هرچند معصیت كرده ولی نمازش صحیح است.
مسأله ۱۳۷۰. اگر كسی به نمازگزار غلط سلام كند، واجب است جواب او را بدهد و بنابر احتیاط واجب، باید جواب سلام را به طور صحیح بگوید.
مسأله ۱۳۷۱. واجب است نمازگزار جواب سلام را به قصد تحیّت بگوید و مانعی ندارد كه قصد دعا هم بكند یعنی از خداوند متعال برای كسی كه سلام كرده، سلامتی بخواهد.
مسأله ۱۳۷۲. جواب سلام كسی كه از روی مسخره یا شوخی سلام میكند و جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان در صورتی كه کافر ذمّی نباشند، واجب نیست و اگر ذمّی باشند، بنابر احتیاط واجب، به كلمه عَلَیْك» اكتفاء شود.
مسأله ۱۳۷۳. اگر كسی به عدّهای سلام كند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است؛ ولی اگر یكی از آنان جواب دهد، كافی است هرچند جواب دهنده که مخاطب فرد سلام کننده بوده، بچّه نابالغ ممیّز باشد. به عنوان مثال، سخنرانی که از قبل از شروع سخنرانی، در اولین لحظه ملاقات، به جمع حاضر در آن مکان سلام میکند یا فردی که وارد مسجد یا مکانی دیگر میشود و به جمع حاضر در آن مکان سلام میکند یا مُجری رادیو و تلویزیون که در اوّلین لحظه ملاقات، به مخاطبین حاضر در همان مکان، سلام مینماید و موارد دیگرِ مانند آن، جواب سلام او بر همه مخاطبین حاضر که به آنها سلام شده است، واجب میباشد؛ ولی اگر یكی از آنان جواب دهد كافی است و در این حکم فرقی بین گفتن سَلامٌ عَلَیکُمْ یا سَلامٌ عَلَیکُمْ جَمیعاً نیست.
مسأله ۱۳۷۴. اگر كسی به عدّهای سلام كند و شخصی كه سلام كننده قصد سلام دادن به او را نداشته باشد جواب بدهد، باز هم جوابِ سلام او بر آن عدّه واجب است.
مسأله ۱۳۷۵. اگر فرد به عدّهای سلام كند و كسی كه بین آنها مشغول نماز است، بداند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را نداشته و به دیگران که مشغول نماز نیستند سلام کرده است، در این صورت فرد نمازگزار نباید جواب بدهد؛ هرچند افراد دیگر که به آنان سلام شده جواب سلام را عمداً یا سهواً نگویند.
مسأله ۱۳۷۶. اگر فرد به عدّهای سلام كند و كسی كه بین آنها مشغول نماز است شک كند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را هم داشته یا نه، نباید در بین نماز جواب بدهد و همچنین است، بنابر احتیاط واجب، اگر بداند قصد او را هم داشته ولی دیگری زودتر جواب سلام را بدهد، امّا اگر بداند قصد او را هم داشته و دیگری جواب ندهد، یا شک كند كه دیگران جوابش را دادهاند یا نه، باید جواب او را بگوید.
مسأله ۱۳۷۷. اگر دو نفر با هم به یكدیگر سلام كنند، بنابر احتیاط واجب، باید هر یک جواب سلام دیگری را بدهد.
مسأله ۱۳۷۸. سلام كردن مستحب است و در روایت است كه سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و كوچكتر به بزرگتر، سلام كند.
مسأله ۱۳۷۹. در غیر نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید مثلاً اگر كسی گفت: سَلامٌ عَلَیْكُمْ» در جواب بگوید: سَلامٌ عَلَیْكُمْ وَرَحْمَةُ اللّه».
مسأله ۱۳۸۰. قهقهه زدن عمدی، نماز را باطل میكند؛ هرچند بدون اختیار بوده ولی مقدّماتش اختیاری باشد؛ بلكه چنانچه مقدّماتش هم اختیاری نباشد، در صورتی كه وقت برای دوباره خواندن نماز باقی باشد، بنابر احتیاط لازم، باید آن را دوباره بخواند و چنانچه وقت برای آن نباشد، نماز صحیح است و منظور از قهقهه، خنده بلند و با صدا که شامل کشیدن صدا و دور دادن آن در گلو است میباشد، امّا خنده صدا داری که عرفاً قهقهه محسوب نشود، مبطل نماز نیست؛ هرچند احتیاط مستحب پرهیز از آن است. همچنین تبسّم و لبخند نماز را باطل نمیکند؛ هرچند عمدی باشد.
مسأله ۱۳۸۱. اگرنمازگزار عمداً بیصدا بخندد یا سهواً با صدا بخندد، به گونهای که صورت نماز به هم نخورد، نمازش اشكال ندارد.
مسأله ۱۳۸۲. اگر برای جلوگیری از صدای خنده، حالش تغییر كند، مثلاً رنگش سرخ شود، در باطل شدن نمازش اشکال است و احتیاط واجب آن است كه نماز را دوباره بخواند.
مسأله ۱۳۸۳. اگر نمازگزار به علّت ندانستن مسأله در نماز با صدای بلند بخندد (قهقهه بزند)، چنانچه جاهل قاصر باشد نه جاهل مقصّر (یعنی در ندانستن و جهل خود معذور باشد) و صورت نماز نیز به هم نخورده باشد نمازش صحیح است.
مسأله ۱۳۸۴. اگر نمازگزار عمداً و با اختیار با صدا یا بیصدا برای امور دنیا یا به سبب یاد آوردن میّتی گریه كند بنابراحتیاط واجب نمازش باطل میشود.
مسأله ۱۳۸۵. اگر نمازگزار بدون اختیار گریه کند به گونهای که گریه بر او غالب و چیره شود و نتواند گریه خویش را کنترل نماید، چنانچه مقدّماتش اختیاری باشد، حکم گریه کردن عمدی و با اختیار را دارد یعنی بنابر احتیاط واجب نمازش باطل میشود؛ بلكه چنانچه مقدّماتش هم اختیاری نباشد، در صورتی كه وقت برای دوباره خواندن نماز باقی باشد و فرد بتواند بدون گریه نماز را بخواند، بنابر احتیاط لازم، باید آن را دوباره بخواند و امّا چنانچه وقت نباشد نمازش صحیح است.
مسأله ۱۳۸۶. اگر گریه بر نمازگزار غالب و چیره شود به گونهای که گریه او قابل پیشگیری و کنترل نباشد و در تمام وقت نماز جز در حال گریه نتواند نماز بخواند، هرچند در نماز، تنها به انجام واجبات نماز اکتفاء نماید، در این صورت باید نمازش را با همان حال بخواند و صحیح است.
مسأله ۱۳۸۷. اگر نمازگزار از ترس خداوند متعال یا از روی شوق به او یا برای آخرت گریه كند، آهسته باشد یا بلند، اشكال ندارد؛ بلكه از بهترین اعمال عبادی محسوب میشود.
مسأله ۱۳۸۸. اگر نمازگزار در مقام دعا برای خواستن حاجت دنیوی، از روی تذلّل و فروتنی در پیشگاه خداوند متعال گریه كند و حاجتش را از او بخواهد، اشكال ندارد و نمازش صحیح است.[۵]
مسأله ۱۳۸۹. گریه در نماز برای مصایب وارده بر حضرت سیّد الشّهداء أبا عبد اللّه الحسین(علیهالسلام) یا سایر ائمّه هدیٰ(علیهمالسلام) با قصد قربت و نزدیک شدن به درگاه الهی، اشکال ندارد.
مسأله ۱۳۹۰. كاری كه صورت نماز را به هم بزند، مثل به هوا پریدن و مانند آن، نماز را باطل میكند و فرق ندارد عمدی باشد یا از روی فراموشی، یا اینكه بی اختیار پیش آید.
مسأله ۱۳۹۱. اشاره كردن با دست، زدنِ دست بر روی پا یا دست دیگر برای فهماندن چیزی به دیگری، برداشتن چیزی از روی زمین مثل قرآن یا کتاب دعا، بغل کردن نوزاد، کشتن ه موذی، راه رفتن به مقدار کم برای برداشتن مهر نماز از روی طاقچه و مانند آن با شرایط ذیل اشكال ندارد:
1. صورت نماز به هم نخورد. 2. نمازگزار از قبله منحرف نشود. 3. در حال حرکت قرائت و ذکرهای نماز را نگوید. 4. موالات در نماز و سایر شرایط صحیح بودن نماز را رعایت نماید.
مسأله ۱۳۹۲. اگر در بین نماز به قدری ساكت بماند كه عرفاً نگویند نماز میخواند، نمازش باطل میشود.
مسأله ۱۳۹۳. اگر در بین نماز كاری انجام دهد یا مدّتی ساكت شود و شک كند كه صورت نماز به هم خورده یا نه، باید نماز را دوباره بخواند، ولی بهتر این است كه آن را تمام كرده و سپس دوباره به جا آورد.
مسأله ۱۳۹۴. اگر فرد در نماز طوری بخورد یا بیاشامد كه صورت نماز از بین برود به طوری که نگویند نماز میخواند - عمداً باشد یا از روی فراموشی - نمازش باطل میشود؛ امّا اگر طوری باشد كه صورت نماز از بین نرود، چنانچه عمدی باشد، بنابر احتیاط واجب، نماز باطل میشود و آن را دوباره بخواند ولی اگر از روی فراموشی و سهو باشد، نمازش اشکال ندارد.
مسأله ۱۳۹۵. اگر در بین نماز، غذایی را كه در دهان یا بین دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمیشود و نیز اگر كمی قند یا شكر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود، اشكال ندارد.
مسأله ۱۳۹۶. اگر برای نمازگزار، یکی از شکهای باطل كننده پیش آید، مثل اینکه در ركعتهای نماز دو ركعتی واجب یا سه ركعتی، یا در دو ركعت اول نمازهای چهار ركعتی قبل از سر گذاشتن بر مهر در سجده دوم، شک نماید و شک وی باقی مانده و ثابت گردد، نمازش باطل میباشد.
مسأله ۱۳۹۷. اگر ركن نماز را عمداً یا سهواً كم كند یا چیزی را كه ركن نیست عمداً كم كند یا چیزی از اجزای نماز را عمداً اضافه كند، نماز باطل میشود و همچنین اگر ركنی را مثل ركوع یا دو سجده از یک ركعت، سهواً اضافه كند، نمازش، بنابر احتیاط واجب، باطل میشود و امّا اضافه كردن تكبیرة الاحرام به طور سهوی، مبطل نماز نیست.
مسأله ۱۳۹۸. اگر بعد از نماز شک كند كه در بین نماز كاری كه نماز را باطل میكند انجام داده یا نه، نمازش صحیح است.
اول : آن كه در بين نماز يكى از شرط هاى آن از بين برود؛ مثلاً در بين نماز بفهمد مكانش غصبى است.
دوم : آن كه در بين نماز عمدا يا سهوا يا از روى ناچارى، چيزى كه وضو يا غسل را باطل مى كند پيش آيد، مثلاً بول از او بيرون آيد؛ ولى كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند، اگر در بين نماز بول يا غائط از او خارج شود چنانچه به دستورى كه در احكام وضو گفته شد، عمل نمايد نمازش باطل نمى شود؛ و نيز اگر در بين نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتى كه به وظيفه مستحاضه عمل كرده باشد، نمازش صحيح است.
سوم : آن كه مثل بعضى از كسانى كه شيعه نيستند دست ها را روى هم بگذارد و قصدش اين باشد كه اين كار جزء نماز است يا انجام دادن آن لازم است، در غير اين صورت اگر عمدا اين كار را بكند، از روى احتياط نمازش را بايد دوباره بخواند.
206 » هرگاه براى ادب دست ها را روى هم بگذارد، بنا بر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند، ولى اگر از روى فراموشى يا ناچارى يا براى كار ديگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دست ها را روى هم بگذارد بنا بر اظهر اشكال ندارد .
چهارم : بنا بر احتياط آن كه بعد از خواندن حمد، آمين بگويد و گفتن آن حرام است. ولى اگر اشتباها يا از روى تقيه بگويد، نمازش باطل نمى شود.
پنجم : آن كه عمدا با تمام بدن به پشت سر يعنى بيش از سمت راست و چپ توجه كند و اگر فقط با صورت به طرف راست يا چپ توجه كند نمازش باطل نمى شود ، و اگر عمدا با تمام بدن به راست يا چپ و يا فقط با صورت به پشت سر توجه نمايد ، بنا بر اظهر و احوط نمازش باطل است . و اگر سهوا و يا از روى فراموشى باشد، مانعى ندارد در اولى و محل احتياط است در دومى .
ششم : آن كه عمدا كلمه اى بگويد كه دو حرف يا بيشتر داشته، ولى بى معنا باشد و يا اين كه يك حرف يا بيشتر بوده ولى معنا داشته باشد.
207 » سرفه كردن، آروغ زدن و آه كشيدن در نماز اشكال ندارد ولى گفتن آخ و آه و مانند اينها كه دو حرف است، اگر عمدى باشد نماز را باطل مى كند. ولى اگر بگويد : آه مِنْ ذُنُوبي » اشكال ندارد .
208 » اگر كلمه اى را به قصد ذكر بگويد، مثلاً به قصد ذكر بگويد اللّه اكبر » ، و در موقع گفتن آن صدا را بلند كند كه چيزى را به ديگرى بفهماند، اشكال ندارد؛ ولى اگر به قصد اين كه چيزى را به كسى بفهماند كلمه اى را، مناسب مقصودش بگويد، اگر چه قصد ذكر هم داشته باشد، نماز باطل مى شود.
209 » قرآن يا دعا خواندن در نماز اشكال ندارد مگر چهار آيه اى كه سجده واجب دارند ـ و در مسأله 898 گذشت ـ يا اين كه دعا خواندن به طورى كه به نظم واجب در قرائت و يا ذكر واجب صدمه بزند و يا نفرين بر مؤمن باشد كه در اين صورت نماز باطل خواهد بود .
210 » دعا يا ذكر خداوند متعال به هرلغتى كه مخصوص نمازگزار باشد، در بين نماز، اگرچه به عربى نباشد، مانعى ندارد ولى خلاف احتياط است حتى در قنوت. ولى بنا بر احتياط واجب ذكرهاى مستحبى ركوع، سجود و تشهد را به غير عربى نخواند.
211 » اگر چيزى از حمد و سوره و ذكرهاى نماز را عمدا يا احتياطا چند مرتبه بگويد؛ اشكال ندارد. مگر اين كه به نظم واجب ديگر، مثل قرائت و يا ذكر واجب صدمه بزند.
212 » در حال نماز ، انسان نبايد به ديگرى سلام كند و اگر ديگرى به او سلام كند ، بايد مثل سلام او جواب بدهد . بنا بر اين اگر گفت : سلام عليكم ، جواب بگويد : سلام عليكم ؛ و اگر گفت : السلام عليك ، بايد در جواب بگويد : السلام عليك .
213 » انسان بايد جواب سلام را در نماز و غيرنماز فورا بگويد، و اگر عمدا يا از روى فراموشى جواب سلام را به قدرى طول دهد كه اگر جواب بگويد جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نبايد جواب بدهد ؛ و در غير نماز ، ديگر جواب دادن واجب نيست .
214 » بايد جواب سلام را طورى بگويد كه سلام كننده بشنود، ولى اگر سلام كننده كر باشد، چنانچه انسان به طور معمول جواب او را بدهد كافى است .
215 » نمازگزار مى تواند به جاى رد سلام جواب سلام را به قصد دعاء بگويد .
216 » اگر زن يا مرد نامحرم يا بچه مميز يعنى بچه اى كه خوب و بد را مى فهمد و به معناى سلام آگاه است ، به نمازگزار سلام كند ، نمازگزار بايد جواب او را بدهد .
217 » اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد معصيت كرده ولى نمازش صحيح است .
2 » اگر كسى به نمازگزار غلط سلام كند به طورى كه سلام حساب نشود ، جواب او واجب نيست ، مگر اينكه احتمال بدهد كه سلام كننده نمى تواند به طور صحيح سلام دهد ، كه در اين صورت ردّ سلام واجب است .
219 » جواب سلام كسى كه مسلمان نيست ، در نماز ، واجب نيست بلكه
جايز هم نيست ، ولى در غير نماز ممكن است جواب به لفظ سلام فقط يا عليك فقط ، جايز باشد ، مگر اينكه مصلحتى در كار باشد كه در اين صورت با قصد قرآن خواندن ، سلامٌ عليك يا سلامٌ عليكم مى گويد كه در اين صورت جايز و گاهى خوب و گاهى واجب مى شود .
1 » اگر كسى به عدّه اى سلام كند ، جواب سلام او بر همه آنان واجب است ولى اگر يكى از آنان جواب دهد كافى است .
2 » سلام كردن مستحب است و خيلى سفارش شده است كه سواره به پياده و ايستاده به نشسته و كوچكتر به بزرگتر سلام كند .
3 » اگر به عده اى سلام كند و كسى كه بين آنها مشغول نماز است شك كند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را هم داشته يا نه ، نبايد جواب بدهد و همچنين است اگر بداند كه او را هم قصد كرده ولى ديگرى جواب سلام را بدهد ؛ اما اگر بداند كه او را هم قصد كرده يا اين كه به وسيله اى بفهمد كه فقط او را قصد كرده است و ديگرى جواب ندهد ، بايد جواب او را بگويد . ولى اگر بچه مميزى هم جواب سلام را داد بنا بر اظهر از نمازگزار و ديگران ساقط مى شود .
4 » اگر دو نفر با هم در يك زمان به يكديگر سلام كنند ، بر هريك واجب است جواب سلام ديگرى را بدهد ولى احتمال دارد كه بر هيچ كدام رد سلام واجب نباشد ؛ و اگر كسى به يكى از دو نفر بدون تعيين سلام كرد، جواب سلام بر هيچ كدام واجب نيست و در حال نماز جايز نيست .
هفتم : از مبطلات نماز ، عمدا قهقهه كردن ( يعنى خنديدن شديد ) است ، ولى اگر سهوا يا از روى فراموشى قهقهه كرد ، نمازش صحيح است ؛ و اگر كسى با صدا بخندد ولى به حدّ قهقهه نرسد ، در صورتى كه مقدمه خنديدن به اختيار و توجه او بوده است ، بنا بر اظهر نمازش باطل است و گرنه باطل بودن نماز مطابق احتياط است كه نماز را تمام كرده و بعد از روى احتياط دو مرتبه اعاده نمايد .
5 » اگر براى جلوگيرى از صداى خنده حالش تغيير كند مثلاً رنگش سرخ شود ، نمازش صحيح است .
هشتم : آن كه براى كار دنيا عمدا با صدا گريه كند ، ولى اگر براى كار دنيا بى صدا گريه كند اشكال ندارد ؛ و اگر از ترس خدا يا براى آخرت گريه كند ، آهسته باشد يا بلند ، اشكال ندارد ، بلكه از بهترين اعمال است .
نهم : از مبطلات نماز كار زيادى است كه نزد افراد متشرعه صورت نماز را به هم بزند ، مثل دست زدن و به هوا پريدن و مانند اينها ، كم باشد يا زياد ، عمدا باشد يا از روى فراموشى ؛ ولى كارى كه صورت نماز را به هم نزند ، مثل كشتن عقرب ، حفظ كردن مال ، ساكت كردن و بغل كردن و شير دادن بچه ، و اشاره كردن با دست ، اشكال ندارد .
6 » اگر در بين نماز به قدرى ساكت بماند كه نگويند نماز مى خواند ، نمازش باطل است .
دهم : از مبطلات نماز، خوردن و آشاميدن است كه اگر در نماز طورى بخورد يا بياشامد كه نگويند نماز مى خواند، نمازش باطل مى شود.
7 » اگر عمدا در نماز چيز كمى بخورد به طورى كه موالات يعنى پى درپى آوردن كارهاى نماز به هم نخورد و از صورت نمازگزار هم خارج نشود، بنا بر احتياط واجب، نمازش را بايد دومرتبه بخواند ولى اگر سهواباشد، بنابراظهر نماز صحيح است.
8 » اگر در بين نماز، غذايى را كه لاى دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمى شود؛ و همچنين اگر قند يا شكر و مانند اينها در دهان مانده باشد و در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود بنابر اظهر نماز اشكال پيدا نمى كند.
يازدهم : از مبطلات نماز شك در ركعتهاى نماز دو ركعتى يا سه ركعتى، يا در دو ركعت اول نمازهاى چهار ركعتى است.
دوازدهم : آن است كه ركن نماز را عمدا يا سهوا كم يا زياد كند، يا چيزى از واجبات را كه ركن نيست عمدا كم يا زياد نمايد.
9 » اگر بعد از نماز شك كند كه در بين نماز كارى كه نماز را باطل مى كند انجام داده يا نه، نمازش صحيح است.
. از بین رفتن یکی از چیزهایی که باید در حال نماز رعایت شود
اگر در بین نماز، یکی از چیزهایی که باید در حال نماز رعایت شود، از بین برود، مثلاً در حال نماز بفهمد که مکانش غصبی است یا پوشش واجب را ندارد، نماز باطل است.
۲. باطل شدن وضو
اگر یکی از چیزهایی که وضو یا غسل را باطل میکند در اثنای نماز پیش بیاید، مانند آن که در وسط نماز به خواب برود یا بول و امثال آن از او خارج شود، نماز باطل است.
۳. پشت به قبله نماز خواندن
اگر عمداً صورت و بدن خود را با هم یا به تنهایی از قبله بگرداند، به طوری که بتواند طرف راست و چپ خود را به آسانی ببیند، نمازش باطل است، و اگر سهواً هم این کار را بکند بنابر احتیاط واجب نمازش باطل است، ولی اگر اندکی صورت را به دو طرف بگرداند، نماز باطل نمیشود.
۴. حرف زدن
اگر در نماز عمداً حرف بزند، حتی اگر یک کلمه باشد، نماز باطل است.
توجه: بلند کردن صدا هنگام قرائت آیات یا ذکرهای نماز برای آگاه کردن دیگران، اگر موجب خروج از هیأت نماز نشود اشکال ندارد مشروط به این که قرائت و ذکر به نیت قرائت و ذکر باشد.
اگر شخصی به گروهی سلام کند و بگوید: اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ جَمِیعاً» و یکی از آنها مشغول نماز باشد، چنانچه کس دیگری جواب وی را بدهد نمازگزار نباید اقدام به جواب گفتن کند.
جواب دادن تحیتی که به صیغهی سلام نیست، در حال نماز جایز نیست، ولی اگر در حال نماز نباشد، اگر کلامی است که عرف آن را تحیت محسوب میکند احتیاط (واجب) جواب گفتن آن است.
چند نکته در ارتباط با سلام
جواب سلام کودکان ممیز، اعم از پسر و دختر، مانند جواب سلام ن و مردان واجب است.
اگر کسی سلام را بشنود ولی به دلیل غفلت یا هر سبب دیگر، جواب سلام را ندهد به طوری که زمان کمی فاصله شود، چنانچه تأخیر به مقداری باشد که جواب سلام و رد تحیت محسوب نشود، جواب دادن واجب نیست.
اگر هنگام سلام دادن به جای سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ» از لفظ سلام» استفاده شود چنانچه عرفاً بر آن تحیت و سلام صدق نماید، جواب دادن واجب است.
اگر شخصی در یک زمان چند بار سلام کند، یک جواب کافی است، و اگر چند نفر در یک زمان، سلام دهند یک جواب به صیغهیی که شامل همهی آنها گردد (مثل سلام علیکم) و به قصد جواب سلام آنها باشد کفایت میکند.
۵.تکتف
دست بسته نماز خواندن آن گونه که بعضی از فرق اسلامی انجام دهند جایز نیست مگر در موارد ضرورت.
۶. آمین گفتن بعد از حمد
گفتن آمین بعد از قرائت سورهی حمد جایز نیست (و نماز را باطل میکند) مگر در حال تقیه.
۷. خندیدن
خنده با صدا و عمدی (یعنی قهقهه) نماز را باطل میکند.
۸. گریه کردن
گریه با صدا و عمدی برای امور دنیوی نماز را باطل میکند ولی اگر از ترس خداوند یا برای امور اخروی گریه کند، اشکال ندارد بلکه از بهترین اعمال است.
۹. به هم خوردن صورت نماز، مانند کف زدن و به هوا پریدن
کاری که صورت نماز را به هم بزند نماز را باطل میکند، مثل کف زدن و به هوا پریدن.
توجه:
هرگاه در اثنای نماز برای فهماندن چیزی به کسی و یا در جواب سؤال او، مختصری دست یا چشم و ابرو را حرکت دهد به گونهیی که با استقرار و آرامش و یا هیأت نماز منافات نداشته باشد، نماز باطل نمیشود. چند نکته در ارتباط با مبطلات نماز
بستن چشمها در نماز مانع شرعی ندارد (و نماز را باطل نمیکند)، گر چه مکروه است.
مالیدن دستها به صورت بعد از قنوت در حال نماز کراهت دارد، ولی نماز را باطل نمیکند.
برای مکلف، اظهار حسد و کینه و دشمنی با دیگران جایز نیست، ولی این امور باعث بطلان نماز نمیشود.
درباره این سایت